دری به نا ممکن

١٨ فرودين 

روزي كه اخرين تابلو نقاشي زندگيم رو به تو دادم

شايد هيچ وقت ادم خيلي رومانتيكي نبودم و نيستم ولي يوقتا انگار تمام وجودت ميخواد عاشقانه خلق كنه تمام عيد اون سال رو با اشتياق و اميد تموم كردن اون تابلو گذروندم همراه با شنيدن اهنگ الكي سياوش قميشي 

ولي هيچ وقت اون تابلو برات عاشقانه نشد 

و چقدر سخت بود برام كه نشد 

و تمام شد و ديگر هيچ وقت نشد كه دوباره نقاشي كنم

و هر ١٨ فرودين به ياد تو و اون تابلو ميگذره

دری به نا ممکن...

ديگه الان اينجا رو بيشتر از كافه تمدن ،چارچوب  يا بوعلي دوست دارم با اينكه هيچ وقت همزمان باهم اينجا نبوديم ، اون روزا تو بودي و الان من  تنها جايي كه ازش خاطره دارم ولي وقتي بهش سر ميزنم بغض گلومو فشار نميده وقتي از كنار هر كدوم از اونا ميگذرم شيريني خاطره ها با يه تلخي عجيبي از خيلي از نشدن ها سراغم مياد و پر ميشم از هجمه ي اي كاش .  اينجا تنها كافه اي كه ميشه اميد داشت يه روز اتفاقي سر يك ميز با هم تلاقي كنيم   مهم نيست كه سر اين ميز سيگارهامون در يك زمان روشن نميشه  ولي نامه اي كه زير ميزش جا گذاشتي رو ميخونم  مهم اينه نامه هايي كه تنها راه خفه نشدن توي دری به نا ممکن...ادامه مطلب

آلبوم دوئل در آينه رو بگير

اين آهنگا رو دوست دارم  ، گوش كن

برزخ

راديو 

توريست 

هفته دلتنگي

دری به نا ممکن...

بعد از 4 سال بالاخره از اين فكر تكراري خلاص شدم  اين كه آيا مقصرم ؟  گفت چرا فكر ميكني تو مقصري ؟ يا اينكه همش بخاطر تصميم تو بوده ؟  هر تصميمي توي رابطه گرفته ميشه نتيجه يك تعامله  هر كدومتون با منطق اون زمانتون تصميم گرفتيد و هر كدومتون بخاطر مسائلي كه توي رابطتون با همديگه ميديدين تصميمتون رو گرفتين  شايد اگر طرف مقابلتون آدم ديگه اي بود هر كدومتون حتي با وجود همون شرايط يك تصميم ديگه اي ميگرفتين و تموم شد ، اين سيكل معيوب و تموم نشدني و آزار دهنده برام تموم شد  و راحت شدم    دری به نا ممکن...ادامه مطلب

يادته اين آهنگو اولين شب يلدا بود قبل از تولد مامانت  دوشنبه بود بعد از دانشگاه رفتيم موزه هنر هاي زيبا بعد يه كافه رفتيم و سيگار كشيديم و تا دم تاكسي هاي شهرك سر گيشا پياده رفتيم بعد كه رفتيم خونه هامون اين آهنگ رو هر كي تو كامپيوترش پلي كرد گفتم اينو دوس دارم انگار براي توئه شب از مهتاب سر میره تمام ماه تو آبهشبیه عکسه یک رویاست تو خوابیدی جهان خوابهزمین دور تو می گرده زمان دست تو افتادهتماشا کن سکوت تو عجب عمقی به شب دادهتو خواب انگار طرحی از گل و مهتاب و لبخندی.... دری به نا ممکن...ادامه مطلب